فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات69
مقدمه :
قرن حاضر قرن فن&zwnj آوری، قرن اضطراب و قرن پیچیدگی&zwnj &zwnj هاست که هر کدام انسان را مخاصره کرده&zwnj اند. در میان این گرداب، آن چه از انسان امروزی انتظار می&zwnj رود دانش آموزی و کنار آمدن با پیچیدگی&zwnj های دنیاست. این پیچیدگی، انسان امروزی را بر آن داشته تا با آن کنار آید و برای کنار آمدن بر این وضع، از مکانیزم تعادل حیاتی سود می&zwnj جوید. انسان مجموعه&zwnj ای از هیجانات است که برای مقابله با این پیچیدگی&zwnj با آنها توسل می&zwnj جوید. در این میان اضطراب مشهود و بارز است. همه ما از معنای واژه اضطراب و چگونگی احساس&zwnj مان در زمانی که می&zwnj گوییم مضطربیم، تصور کلی داریم. ما می&zwnj توانیم تا حدی در مورد تجربه&zwnj درونی مرتبط با چنین احساس&zwnj هایی هم داستان&zwnj باشیم. جدا از نظریه&zwnj &zwnj پردازیهای که در مورد اضطراب شده، اضطراب نقش یک علامت خطر را مبنی بر این که جریان بر وقف مراد نیست برای فرد ایفا می کند. در این تلاطم قرن، نقش انسان بر کسب دانش رقم زده است. انسان دانش را کسب کرده و به پیش می&zwnj رود و هرچه می&zwnj آموزد در انبار ذهن خویش آنها را اندوزش می&zwnj کند.
انسان در عصر پراضطراب به پیش می&zwnj رود و علم می&zwnj آموزد ولی ارتباط مخزن اندوزش ذهنی وی با این هیجانات، او را با مشکلات عدیده&zwnj ای مواجه ساخته است. ارتباط بین هیجانات و حافظه بسیار پیچیده است؛ زیرا این دو در بسیاری از زمینه&zwnj ها با یکدیگر روابط متقابل دارند( خداپناهی، 1376).
به هر حال اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی می&zwnj شود، به گونه&zwnj ای که می&zwnj توان گفت اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب می&zwnj رفتیم، یا فقدان اضطراب ممکن است ما را مشکلات و خطرات قابل ملاحظه&zwnj ای مواجه کند( دادستان، 1376). ولی با این حال اضطراب می&zwnj تواند عملکرد شناختی را مختل سازد و بایستی این پدیده را در موسسات آموزشی مد نظر قرار داد. عملکرد یک دانش آموز در جلسه امتحان تحت تأثیر اضطراب قرار می&zwnj گیرد، این امر نباید سبب شود فکر کنند یادگیری صورت نگرفته است، این دانش آموز ممکن است، جواب سوال&zwnj ها را به خوبی یاد گرفته باشد، اما اضطراب او باعث ناتوانی&zwnj اش در دادن جواب کامل سوال گردد( سیف، 1379).
اگر موقعیتی فراهم شود تا افراد در سطح بهینه هیجانی به آموزش بپردازند در این صورت اضطراب نه به عنوان عامل مختل، بلکه به عنوان یاری رسان در یادگیری ایفای نقش می&zwnj کند. همه می&zwnj دانند که در پایین&zwnj ترین سطح هیجانی، انسان دچار کسالت و خواب&zwnj آلودگی می&zwnj شود و در بالاترین سطوح هیجانی، فرد دچار آشفتگی روانی می&zwnj شود، ولی با این حال در سطح بهینه هیجانی، فرد به بهترین عملکرد دست می&zwnj یابد. سطح پایین انگیختگی با محرومیت حسی ارتباط دارد و انگیختگی زیاد به احساس استرس فشار و ناکامی می&zwnj انجامد و در سطح بهینه انگیختگی، عملکرد به بهترین شکل بروز می&zwnj کند( مارشال ریو[1]، 1376).
اضطراب به عنوان یک انگیختگی هیجانی در نظر گرفته می&zwnj شود و در دهه&zwnj های اخیر در پرداخت به اضطراب متخصصان بالینی و آموزشی، یکی از نشانه&zwnj های حاصل از اضطرابی سطح بالا را افت تحصیلی نامیده&zwnj اند و از آن به بعد تحقیقاتی در این زمینه انجام گرفته است و افرادی چون دارک[2] 1989، و بسیاری کسان دیگر، در این زمینه دست به تحقیق زده&zwnj اندو تأثیر اضطراب بر هوش، حافظه، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و ... را مورد توجه قرار داده&zwnj اند.
لینک منبع و پست :http://campiran.ir/project-3075-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%d9%8a-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%8a%d8%b3%d9%87%e2%80%8c-%d9%85%d9%8a%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b6%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%a8-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4%d8%ac/
- ۹۵/۰۵/۰۴